nasrin heydari

بابا ندارم

دست از سرم بردار من بابا ندارمزخمی شدم بهر دویدن پا ندارم گیسو سپیدم؛ احترامم را نگه دارسیلی نزن؛ من با کسی دعوا ندارم باشد بزن چشم عمو را دور دیدیمن هیچ کس را بین این صحرا ندارم زیبایی دختر به گیسوی بلند استمثل گذشته گیسوی زیبا ندارم این چند وقته از در و دیوار

بابا ندارم بیشتر بخوانید »

لالایی

لالایی لالالالا دلم خونهشقایق ها چه محزونهدل آشفته رنجورمببین آخه چه داغونهلالالالا حسین مندل زهرا پریشونهعدو کرده زمین گیرشعجب دنیای وارونهنمی مونم که مادر منکه اشکم رو ببین خونهقرارش نیس این زینبدل شوریده حیرونهببین صحرای محشررورقیه هم که گریونهنداره طاقتی مادردلش امشب چه داغونهببین تو لاله ها (عرفان)حسین امشب که مهمونه

لالایی بیشتر بخوانید »

حالا اومدی

من چقدر با روزای قبلم فاصله دارمقدر تموم قافله بابا آبله دارمحالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدیحالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدیعمو عباس رو نیاوردی چرا تنها اومدیاز وقتی که رفتی من کارم بجز هق هق نیستدیگه رقیه ات بابا رقیه سابق نیستمن الذی ایتمنیمنی که اصلا یک

حالا اومدی بیشتر بخوانید »

بر نیزه‌ها از دور می‌دیدم سرت رابابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟چشمانم از داغ تو شد باغ شقایقدر خون‌‌ رها وقتی که دیدم پیکرت راای کاش جای آن همه شمشیر و نیزهیک بار می‌شد من ببوسم حنجرت رابابا تو که گفتی به ما از گوشوارههمراه خود بردی چرا انگشترت رابا ضرب سیلی تا

بیشتر بخوانید »