بابا ندارم
دست از سرم بردار من بابا ندارمزخمی شدم بهر دویدن پا ندارم گیسو سپیدم؛ احترامم را نگه دارسیلی نزن؛ من با کسی دعوا ندارم باشد بزن چشم عمو را دور دیدیمن هیچ کس را بین این صحرا ندارم زیبایی دختر به گیسوی بلند استمثل گذشته گیسوی زیبا ندارم این چند وقته از در و دیوار
لالایی
لالایی لالالالا دلم خونهشقایق ها چه محزونهدل آشفته رنجورمببین آخه چه داغونهلالالالا حسین مندل زهرا پریشونهعدو کرده زمین گیرشعجب دنیای وارونهنمی مونم که مادر منکه اشکم رو ببین خونهقرارش نیس این زینبدل شوریده حیرونهببین صحرای محشررورقیه هم که گریونهنداره طاقتی مادردلش امشب چه داغونهببین تو لاله ها (عرفان)حسین امشب که مهمونه
لالایی
لالایی لالایی چهره ی مهتابی چرا نمی خوابی بخواب گل خوبم چقدر بی تابی لالایی رقیه ی گریون دلش شده پر خون از دوری بابا شده پریشون لالایی عمه دلش غمه هر چی بگم کمه دلشم می سوزه غمگین عمه لالایی
حالا اومدی
من چقدر با روزای قبلم فاصله دارمقدر تموم قافله بابا آبله دارمحالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدیحالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدیعمو عباس رو نیاوردی چرا تنها اومدیاز وقتی که رفتی من کارم بجز هق هق نیستدیگه رقیه ات بابا رقیه سابق نیستمن الذی ایتمنیمنی که اصلا یک